زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Intermarriage

ˌɪntərˈmerɪdʒ ˌɪntəˈmærɪdʒ

معنی intermarriage | جمله با intermarriage

noun

ازدواج افراد ملل یا نژادهای مختلف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

(racial) intermarriages were illegal there.

در آنجا پیوند نژاد غیرقانونی بود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intermarriage

  1. noun marriage within one's own tribe or group as required by custom or law
    Synonyms:
    inmarriage endogamy
    Antonyms:
    endogamy
  1. noun marriage to a person belonging to a tribe or group other than your own as required by custom or law
    Synonyms:
    exogamy

ارجاع به لغت intermarriage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intermarriage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intermarriage

لغات نزدیک intermarriage

پیشنهاد بهبود معانی