Interspecific

American: ˌɪntəspɪˈsɪfɪk British: ˌɪntəspɪˈsɪfɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

( interspecies ) واقع در بین دسته‌های خاصی، دارای خصوصیاتی بین خود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد interspecific

  1. adjective arising or occurring between species
    Synonyms:
    interspecies
    Antonyms:
    intraspecies

ارجاع به لغت interspecific

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interspecific» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/interspecific

لغات نزدیک interspecific

پیشنهاد بهبود معانی