امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Intron

American: ˈɪntrən British: ˈɪntrən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
زیست‌شناسی اینترون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intron

  1. noun Sequence of a eukaryotic gene's DNA that is not translated into a protein
    Synonyms: noncoding DNA
    Antonyms: exon

ارجاع به لغت intron

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intron» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intron

لغات نزدیک intron

پیشنهاد بهبود معانی