با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Intromission

ɪntrəˈmɪʃən ˌɪntrəʊˈmɪʃən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تورفتگی، مواد الحاقی، درج، ارسال، قبول، تصدیق، معارضه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intromission

  1. noun The state of being allowed entry
    Synonyms: introduction, admission, admittance, entrance, insertion, ingress, ingression

ارجاع به لغت intromission

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intromission» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/intromission

لغات نزدیک intromission

پیشنهاد بهبود معانی