آخرین به‌روزرسانی:

Ion

ˈaɪən / / ˈaɪɑːn ˈaɪən ˈaɪən

شکل جمع:

ions

معنی

noun

یون، ذره تبدیل شده به برق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ion

  1. noun particle in atomic physics
    Synonyms:
    electrically charged particle anion cation

ارجاع به لغت ion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ion

لغات نزدیک ion

پیشنهاد بهبود معانی