امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Islam

ˈɪslɑːm / / ˈɪz- / / ɪsˈlɑːm ˈɪslɑːm / / ˈɪz- / / ɪsˈlɑːm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
دین اسلام، اسلامی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the world of Islam
- جهان اسلام
- to convert into Islam
- اسلام آوردن، مسلمان شدن
- ... you tarnish the appeal of Islam
- ... ببری رونق مسلمانی
- Islamic countries
- کشورهای اسلامی
- the Islamic Republic of Iran
- جمهوری اسلامی ایران
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد islam

  1. noun An organized religious body
    Synonyms:
    Moslemism
  1. noun The monotheistic religious system of Muslims founded in Arabia in the 7th century and based on the teachings of Muhammad as laid down in the Koran
    Synonyms:
    islamism mohammedanism muhammadanism muslimism
  1. noun The civilization of Muslims collectively which is governed by the Muslim religion
    Synonyms:
    muslimism

ارجاع به لغت islam

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «islam» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/islam

لغات نزدیک islam

پیشنهاد بهبود معانی