Italian

ɪˈtæliən ɪˈtæliən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun countable
ایتالیایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Italian food
- خوراک ایتالیایی
- two Italians and one German
- دو ایتالیایی و یک آلمانی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد Italian

  1. adjective
    Synonyms: italic, roman, latin, etruscan, sicilian, umbrian, ligurian, tuscan, florentine, milanese, venetian, neapolitan, calabrian, adriatic

ارجاع به لغت Italian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «Italian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/italian

لغات نزدیک Italian

پیشنهاد بهبود معانی