Roman

ˈroʊmən ˈrəʊmən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
رومی، اهل روم، لاتین، حروف رومی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد roman

  1. adjective Referring to the culture centered at Rome
    Synonyms: classical, ancient, latin, classic, late classic, augustan, italic
  2. adjective Referring to the city of Rome
    Synonyms: imperial, papal, r/c, romanic, romanist, romish, eternal, roman-catholic, popish, papist, papistic, papistical
  3. noun A typeface used in ancient Roman inscriptions
    Synonyms: roman type, roman letters, roman print

ارجاع به لغت roman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/roman

لغات نزدیک roman

پیشنهاد بهبود معانی