آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Italianate

ɪˈtæliəneɪt ɪˈtæliəneɪt

معنی italianate | جمله با italianate

verb - transitive adjective

ایتالیایی‌مآب، ایتالیایی‌مسلک، ایتالیایی‌مانند

an Italianate Iranian

ایرانی ایتالیایی‌مآب

adjective verb - transitive

رجوع شود به: Italianize

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت italianate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «italianate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/italianate

لغات نزدیک italianate

پیشنهاد بهبود معانی