Italianize

    ɪˈtæljʌˌnaɪz ɪˈtæljənaɪz
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    adverb
    ایتالیایی کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Foreigners who lived in Rome gradually became Italianized.
    - خارجیانی که در رم زندگی می‌کردند، کم‌کم ایتالیایی منش شدند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت italianize

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «italianize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/italianize

    لغات نزدیک italianize

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند