فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Jilted

ˈdʒɪltɪd ˈdʒɪltɪd

سوم‌شخص مفرد:

jilts

وجه وصفی حال:

jilting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

(به‌طور ناگهانی و نامهربانانه توسط معشوق یا معشوقه) کنارگذاشته‌شده، رهاشده، ترک‌شده، طردشده، (عامیانه) ول‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

She is a jilted lover seeking revenge.

او عاشقی کنارگذاشته‌شده است که به‌دنبالِ انتقام است.

the jilted bride

عروس ول‌شده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد jilted

  1. adjective left
    Synonyms:
    abandoned deserted discarded neglected forsaken

ارجاع به لغت jilted

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jilted» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/jilted

لغات نزدیک jilted

پیشنهاد بهبود معانی