فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Joypad

ˈdʒɔɪpæd ˈdʒɔɪpæd

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

کامپیوتر دسته‌ی بازی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کامپیوتر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

I need to buy a new joypad for my gaming console as my old one is not functioning properly.

باید دسته‌ی بازی جدیدی برای کنسول بازی‌ام بخرم چون دسته‌ی بازی‌ قدیمی‌ام به‌درستی کار نمی‌کند.

She accidentally dropped the joypad and it broke.

او به‌طور اتفاقی دسته‌ی بازی را انداخت و آن را شکست.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت joypad

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «joypad» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/joypad

لغات نزدیک joypad

پیشنهاد بهبود معانی