فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Keystroke

ˈkistroʊk ˈkiːstrəʊk

معنی

noun

(برای مثال در صفحه کلید کامپیوتر یا پیانو) فشار بر کلید یا دکمه، فشارش، ضربه زدن به کلید

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد keystroke

  1. noun the stroke of a key; one depression of a key on a keyboard
    Synonyms:
    key stroke

ارجاع به لغت keystroke

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «keystroke» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/keystroke

لغات نزدیک keystroke

پیشنهاد بهبود معانی