فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Kirsch

kɪrʃ kɪəʃ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

عرق گیلاس، اسانس گیلاس، نوشیدنی الکلی گیلاس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The dessert was garnished with a cherry soaked in kirsch.

روی دسر را با گیلاس آغشته‌به اسانس گیلاس تزیین می‌کردند.

She enjoyed sipping on a glass of kirsch after a long day.

او پس‌از یک روز طولانی از نوشیدن یک لیوان نوشیدنی الکلی گیلاس لذت می‌برد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت kirsch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kirsch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kirsch

لغات نزدیک kirsch

پیشنهاد بهبود معانی