آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Kitchen Midden

American: ˈkɪtʃənˈmɪdən British: ˈkɪtʃɪnˈmɪdən

معنی kitchen midden

(دیرین‌شناسی: توده‌ی استخوان و زغال و غیره که از محل خوراک انسان‌های دوران میان‌سنگی به‌جای مانده است) پخت انباشت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد kitchen midden

  1. noun refuse heap
    Synonyms:
    kitchen refuse compost heap midden shell mound

ارجاع به لغت kitchen midden

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «kitchen midden» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/kitchen midden

لغات نزدیک kitchen midden

پیشنهاد بهبود معانی