رهبری یک سفر اکتشافی/هیئت اعزامی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was chosen to lead the expedition to the North Pole.
او برای رهبری هیئت اعزامی به قطب شمال انتخاب شد.
The experienced climber will lead the expedition.
کوهنورد باتجربه، سفر اکتشافی را رهبری خواهد کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lead an expedition» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lead-an-expedition