فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Left-hand

ˈlefthænd ˈlefthænd

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective A2

سمت چپ، چپ سوی، در چپ

He lives in the left-hand house.

او در خانه‌ی سمت چپ زندگی می‌کند.

adjective

با دست چپ، وابسته به دست چپ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a left-hand punch

مشت با دست چپ

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد left-hand

  1. noun the hand that is on the left side of the body
    Synonyms:
    left
  1. adjective intended for the left hand
    Synonyms:
    left

ارجاع به لغت left-hand

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «left-hand» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/left-hand

لغات نزدیک left-hand

پیشنهاد بهبود معانی