گذشتهی ساده:
leveled upشکل سوم:
leveled upسومشخص مفرد:
levels upوجه وصفی حال:
leveling upشکل نوشتاری دیگر این لغت در گذشتهی ساده و شکل سوم: levelled up
شکل نوشتاری دیگر این لغت در وجه وصفی حال: levelling up
ارتقا یافتن، به مرحلهی بالاتر رفتن، افزایش سطح دادن، لولآپ کردن (در بازیهای ویدئویی)
Leveling up gives you access to better weapons and armor.
ارتقا یافتن به تو امکان دسترسی به سلاحها و زرههای بهتر را میدهد.
She played all night just to level up before the tournament.
تمام شب بازی کرد تا قبلاز مسابقه لولآپ کند.
When you level up, your health and attack power increase.
وقتی سطحت بالا میرود، سلامت و قدرت حملهات افزایش پیدا میکند.
پیشرفت کردن، رسیدن به سطح بالاتر، ارتقا یافتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They've really leveled up their customer service this year.
آنها واقعاً خدمات مشتری خود را در سال جاری به سطح بالاتری رساندهاند.
If we want to stay competitive, we need to level up our marketing strategy.
اگر میخواهیم رقابتی باقی بمانیم، باید استراتژی بازاریابیمان را ارتقا دهیم.
انگلیسی بریتانیایی سیاست توسعه دادن، ارتقا دادن، افزایش دادن (استاندارد زندگی، تعداد مشاغل و...)
Raising minimum wages nationwide will help level up the standard of living.
افزایش حداقل دستمزد در سراسر کشور به ارتقای سطح معیشت کمک خواهد کرد.
New rail projects aim at leveling up and reducing the regional gap.
پروژههای جدید ریلی با هدف توسعه و کاهش شکاف منطقهای اجرا میشوند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «level up» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/level-up