لبخوانی کردن، گفتارخوانی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He tried to lip-read the conversation between the two strangers sitting next to him on the bus.
او سعی کرد مکالمهی دو غریبهای که در اتوبوس کنارش نشسته بودند را لبخوانی کند.
It takes a lot of practice and concentration to accurately lip-read someone's speech.
گفتارخوانی کردن دقیق صحبتهای یک نفر، تمرین و تمرکز زیادی را میطلبد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lip-read» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lip-read