کلمهی «livability» در زبان فارسی به معنای «قابلیت زندگی» یا «زیستپذیری» ترجمه میشود.
این واژه از ریشهی فعل live (زندگی کردن) و پسوند ability- (توانایی یا قابلیت) ساخته شده است و به میزان مناسب بودن یک مکان برای زندگی انسان اشاره دارد. زمانی که از «livability» سخن گفته میشود، منظور کیفیت کلی زندگی در یک شهر، محله یا کشور است؛ عواملی مانند امنیت، بهداشت، امکانات عمومی، دسترسی به فضاهای سبز، هزینههای زندگی، آموزش، حملونقل و کیفیت محیطزیست همگی در سنجش آن نقش دارند. برای مثال، جملهی The livability of this city has improved greatly in recent years به معنای «زیستپذیری این شهر در سالهای اخیر بهطور چشمگیری افزایش یافته است» است.
در حوزهی برنامهریزی شهری و مطالعات اجتماعی، «livability» یکی از شاخصهای کلیدی ارزیابی محیطهای انسانی است. پژوهشگران و سیاستگذاران از این مفهوم برای سنجش اینکه مردم تا چه حد میتوانند در مکانی بهراحتی، سلامت و رضایت زندگی کنند، استفاده میکنند. در این معنا، زیستپذیری فقط به جنبههای فیزیکی شهر محدود نمیشود، بلکه احساس تعلق، مشارکت اجتماعی، و کیفیت روابط انسانی را نیز در بر میگیرد. شهری که از نظر زیرساختی پیشرفته باشد اما فاقد حس اجتماع یا محیطی آرام باشد، ممکن است از نظر فناوری مدرن باشد اما از نظر «livability» امتیاز بالایی نگیرد.
از دیدگاه فرهنگی و انسانی، «livability» بازتابی از رابطهی انسان با محیط است. این واژه تأکید دارد که محیط زندگی باید نهفقط قابل تحمل، بلکه دلپذیر و حمایتکنندهی رشد فردی و جمعی باشد. برای مثال، وجود فضاهای عمومی امن و زیبا، سیستم حملونقل کارآمد، و فرصتهای فرهنگی باعث افزایش حس رضایت و آرامش در ساکنان میشود. در مقابل، آلودگی، ازدحام یا فاصلهی طبقاتی زیاد میتواند از میزان زیستپذیری بکاهد. در واقع، «livability» بر تعادلی میان نیازهای مادی و روحی انسانها تأکید میکند.
در زبان انگلیسی مدرن، واژهی «livability» نهتنها در مباحث شهری، بلکه در زمینههای طراحی داخلی، توسعهی پایدار و حتی محیطهای کاری نیز کاربرد یافته است. برای نمونه، گفته میشود We aim to improve the livability of office spaces — «ما قصد داریم قابلیت زندگی و آسایش در محیطهای اداری را بهبود دهیم.» در چنین کاربردهایی، این واژه به معنای ایجاد فضاهایی است که سلامت، آرامش و بهرهوری را همزمان فراهم کنند. بدین ترتیب، مفهوم «زیستپذیری» فراتر از سکونت فیزیکی است و به کیفیت تجربهی زیستن در هر محیطی اشاره دارد.
«livability» مفهومی میانرشتهای است که مرز میان شهرسازی، روانشناسی، جامعهشناسی و محیطزیست را در هم میشکند. این واژه یادآور این نکته است که زندگی مطلوب تنها در سایهی وجود ساختمانها یا امکانات فنی حاصل نمیشود، بلکه نتیجهی هماهنگی میان انسان، فضا و طبیعت است. درک و بهکارگیری صحیح مفهوم «livability» در زبان انگلیسی نهتنها برای درک متون علمی و شهری ضروری است، بلکه به زبانآموز کمک میکند تا نگرشی عمیقتر و انسانیتر نسبت به واژگان مرتبط با زندگی و محیط پیدا کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «livability» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/livability