فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Live Stream

ˈlaɪvstriːm ˈlaɪvstriːm ˈlaɪvstriːm ˈlaɪvstriːm

توضیحات:

این لغت به شکل‌های livestream و live-stream نیز نوشته می‌شود ولی شکل نوشتاری live stream رایج است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

پخش زنده (از اینترنت)

The live stream of the sporting event was interrupted by a technical glitch.

پخش زنده‌ی این رویداد ورزشی به دلیل نقص فنی قطع شد.

The live-stream of the concert allowed fans from around the world to watch the performance.

پخش زنده‌ی کنسرت به طرفداران از سراسر جهان امکان داد تا این اجرا را تماشا کنند.

verb - transitive

زنده پخش کردن (از اینترنت)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The concert organizer decided to live stream the performance.

برگزارکننده‌ی کنسرت تصمیم گرفت این اجرا را به صورت زنده پخش کند.

The news channel plans to livestream the press conference.

این کانال خبری قصد دارد این نشست خبری را به صورت زنده پخش کند.

verb - transitive

پخش زنده را نگاه کردن (از اینترنت)

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت live stream

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «live stream» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/live-stream-2

لغات نزدیک live stream

پیشنهاد بهبود معانی