با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Lobotomy

ləˈbɑːt̬əmi ləˈbɒtəmi
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از leukotomy به‌ جای lobotomy استفاده کرد.

معنی

noun
(جراحی) برش قسمتی از مغز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lobotomy

  1. noun Surgical interruption of nerve tracts to and from the frontal lobe of the brain; often results in marked cognitive and personality changes
    Synonyms: leucotomy, craniotomy, leukotomy, prefrontal lobotomy, amygdalotomy, arteriotomy, prefrontal leukotomy, cardiotomy, celiotomy, cholecystotomy, colpotomy, prefrontal leucotomy, cystotomy, embryotomy, enterotomy, gastroenterotomy, gastrotomy, glossotomy, frontal lobotomy, herniotomy, hysterotomy, lithotomy, nephrotomy, neurotomy, ovariotomy, pneumonotomy, salpingotomy, sclerotomy, thoracotomy, thyrotomy, tonsillotomy, ureterotomy, urethrotomy

ارجاع به لغت lobotomy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lobotomy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lobotomy

لغات نزدیک lobotomy

پیشنهاد بهبود معانی