با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Lockbox

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    (هر جعبه یا صندوق محکم و قفل‌دار) گاوصندوق، صندوق پست، خزانه‌ی اوراق بهادار، صندوق آهنین

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    noun
    (برنامه‌های تلویزیون کابلی) دستگاه قفل برنامه (lock box هم می‌گویند)
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد lockbox

    1. noun A fireproof metal strongbox (usually in a bank) for storing valuables
      Synonyms: safe-deposit, safe-deposit-box, safety-deposit, safety-deposit-box, deposit box

    ارجاع به لغت lockbox

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lockbox» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lockbox

    لغات نزدیک lockbox

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی