فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Lunchtime

ˈlʌntʃtaɪm ˈlʌntʃtaɪm

شکل جمع:

lunchtimes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable A2

وقت ناهار، زمان ناهار، ساعت ناهار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The cafeteria gets crowded at lunchtime.

کافه‌تریا در ساعت ناهار شلوغ می‌شود.

Lunchtime is the perfect opportunity to relax.

وقت ناهار فرصت مناسبی برای استراحت است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

I prefer to eat a light meal at lunchtime.

ترجیح می‌دهم که در زمان ناهار وعده‌ی سبکی بخورم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lunchtime

  1. noun the customary or habitual hour for eating lunch
    Synonyms:
    lunch period

ارجاع به لغت lunchtime

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lunchtime» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lunchtime

لغات نزدیک lunchtime

پیشنهاد بهبود معانی