آخرین به‌روزرسانی:

Lynching

ˈlɪntʃɪŋ ˈlɪntʃɪŋ

گذشته‌ی ساده:

lynched

شکل سوم:

lynched

سوم‌شخص مفرد:

lynches

شکل جمع:

lynchings

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

اعدام غیرقانونی، کیفردهی غیرقانونی، اعدام بدون محاکمه، مجازات بدون محاکمه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

At the time, lynchings were commonplace.

در آن زمان اعدام غیرقانونی عادی بود.

racially motivated lynching

مجازات بدون محاکمه با انگیزه‌های نژادپرستانه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lynching

  1. noun hanging
    Synonyms:
    execution capital punishment the gallows stringing up vigilante justice mob justice

ارجاع به لغت lynching

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lynching» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lynching

لغات نزدیک lynching

پیشنهاد بهبود معانی