Make A Complaint

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation
شکایت کردن link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- I need to make a complaint about the faulty product.
- من باید در مورد این محصول معیوب شکایت کنم.
- She made a complaint to the manager about the poor service.
- او از خدمات ضعیف به مدیر شکایت کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت make a complaint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «make a complaint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/make-a-complaint

لغات نزدیک make a complaint

پیشنهاد بهبود معانی