همچنین meinie نیز نوشته میشود ولی حالت نوشتار meiny رایج است.
قدیمی خدموحشم، گروهی از مستخدمین یا ملازمان
The king had a large meiny of loyal subjects that followed him everywhere.
پادشاه تعداد زیادی خدموحشم وفادار داشت که همهجا همراه او بودند.
the prince's meinie
گروه مستخدمین یا ملازمان شاهزاده
عدهی زیادی، شمار زیادی (انگلیسی اسکاتلندی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A meiny gathered to hear the governor's speech.
عدهی زیادی برای شنیدن سخنان فرماندار جمع شدند.
The meiny of sheep grazed in the meadow.
شمار زیادی از گوسفندان در چمنزار به چرا مشغول بودند.
The meinie of people gathered around the bonfire.
عدهی زیادی از مردم دور آتش بزرگ جمع شدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «meiny» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/meiny