فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Metastasis

məˈtæstəsɪs meˈtæstəsɪs

شکل جمع:

metastases

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

پزشکی متاستاز، دگرنشینی، فراگستری (فرایند گسترش سلول‌های سرطانی از محل اولیه به بافت‌ها یا اعضای دیگر بدن)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Metastasis often occurs through the lymphatic system.

دگرنشینی معمولاً ازطریق سیستم لنفاوی رخ می‌دهد.

Early detection of cancer can help prevent metastasis.

تشخیص زودهنگام سرطان می‌تواند به پیشگیری از متاستاز کمک کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Researchers are studying ways to inhibit metastasis.

محققان درحال بررسی روش‌هایی برای مهار متاستاز هستند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد metastasis

  1. noun the process by which cancer cells spread from the original (primary) tumor to other parts of the body, forming new (secondary) tumors

ارجاع به لغت metastasis

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «metastasis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/metastasis

لغات نزدیک metastasis

پیشنهاد بهبود معانی