فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Microcosm

ˈmaɪkroʊˌkɑːzm ˈmaɪkrəʊkɒzm

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable

نمونه‌ی کوچک، الگوی کوچک (اجتماع کوچکی که مظهر وحدتی بزرگتر است.)

Their neighborhood was a microcosm of cultural diversity and unity.

همسایگی آن‌ها نمونه‌ی کوچکی از تنوع و وحدت فرهنگی بود.

His garden was a microcosm of nature's beauty and complexity.

باغ او الگوی کوچکی از زیبایی و پیچیدگی طبیعت بود.

noun countable uncountable

دنیای کوچک، جهان کوچک، عالم صغیر، خردجهان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

The microcosm of the Atom is comparable to the macrocosm that is the universe.

خردجهان اتم با کلان‌جهان کائنات تشابه دارد.

Their small town is a microcosm where everyone knows each other's stories.

شهر کوچک آن‌ها دنیای کوچکی است که همه داستان‌های یکدیگر را می‌دانند.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت microcosm

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «microcosm» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/microcosm

لغات نزدیک microcosm

پیشنهاد بهبود معانی