Midsection

ˈmɪdˌsekʃn ˈmɪdˌsekʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
قطعه میانی، میان بخش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد midsection

  1. noun the middle area of the human torso (usually in front)
    Synonyms:
    middle midriff

ارجاع به لغت midsection

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «midsection» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/midsection

لغات نزدیک midsection

پیشنهاد بهبود معانی