فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Minor Difficulty

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

مشکل جزئی / مشکل کوچک

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

We experienced a minor difficulty with the equipment.

ما با یک مشکل جزئی با تجهیزات مواجه شدیم.

It was just a minor difficulty; we fixed it quickly.

این فقط یک مشکل کوچک بود. ما آن را به سرعت برطرف کردیم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت minor difficulty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «minor difficulty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/minor-difficulty

لغات نزدیک minor difficulty

پیشنهاد بهبود معانی