فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Minor Factor

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

عامل جزئی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The weather was a minor factor in our decision.

آب و هوا یک عامل جزئی در تصمیم ما بود.

While it was a minor factor, it still influenced the outcome.

اگرچه این یک عامل جزئی بود، اما همچنان بر نتیجه تأثیر گذاشت.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت minor factor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «minor factor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/minor-factor

لغات نزدیک minor factor

پیشنهاد بهبود معانی