حادثه جزئی، اتفاق کوچک
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
There was a minor incident at the factory, but no one was hurt.
یک حادثه جزئی در کارخانه رخ داد، اما کسی آسیب ندید.
It was just a minor incident; don't worry about it.
این فقط یک اتفاق کوچک بود؛ نگرانش نباش.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «minor incident» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/minor-incident