با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Modal

ˈmoʊdl ˈməʊdl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    modals

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت در معنای اول: modal verb

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective noun countable B1
دستور زبان (فعل) کمکی، وجهی، مدال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a modal auxiliary
- فعل کمکی معین
- The teacher explained the different modals.
- استاد افعال وجهی مختلف را توضیح داد.
adjective
استدلالی، عقلانی
- She explored the modal implications of the theorem through a rigorous analysis.
- او مفاهیم استدلالی قضیه را ازطریق یک تحلیل دقیق بررسی کرد.
- The modal approach allows for a nuanced examination of potential outcomes in decision-making processes.
- رویکرد عقلانی امکان بررسی دقیق نتایج بالقوه در فرآیندهای تصمیم‌گیری را فراهم می‌کند.
adjective
قراردادی، وضعی
- The modal contract outlined specific provisions on how the project would proceed.
- قرارداد وضعی مفاد خاصی را در مورد چگونگی ادامه‌ی پروژه مشخص کرده است.
- The contract's modal provisions ensured a smooth and structured process for both parties involved.
- مفاد پیمان قراردادی یک فرآیند روان و ساختاریافته را برای هر دو طرف دست‌اندرکار تضمین کرد.
adjective
ملودیک، مربوط به حالتی از موسیقی
- The modal harmonies in the piece created a hauntingly beautiful atmosphere.
- هارمونی‌های ملودیک در این قطعه فضای بسیار زیبایی را ایجاد کرده است.
- The modal melodies in the song were reminiscent of ancient folk music.
- ترانه‌های ملودیک در این آهنگ یادآور موسیقی گروهی قدیمی بود.
adjective
ساختاری
- The architectural plans focused on the modal aspects of the building.
- طرح‌های معماری بر جنبه‌های ساختاری ساختمان تمرکز داشتند.
- The painting showcased a modal approach.
- این نقاشی یک رویکرد ساختاری را به نمایش گذاشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد modal

  1. noun An auxiliary verb (such as `can' or `will') that is used to express modality
    Synonyms: modal-auxiliary, modal auxiliary verb, modal-verb
  2. adjective Relating to or constituting the most frequent value in a distribution
    Synonyms: average

ارجاع به لغت modal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «modal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/modal

لغات نزدیک modal

پیشنهاد بهبود معانی