فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
    آخرین به‌روزرسانی:

    Montage

    mɑːnˈtɑːʒ ˈmɒntɑːʒ ˈmɒntɑːʒ

    شکل جمع:

    montages

    معنی

    noun

    تدوین، هم‌بندی، نصب، چفت کردن، عکسی که از چند قطعه عکس به‌هم چسبانده تشکیل شده باشد، قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمت‌های گوناگون، تهیه عکس‌های به‌هم پیوسته

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد montage

    1. noun a paste-up made by sticking together pieces of paper or photographs to form an artistic image
      Synonyms:
      collage

    ارجاع به لغت montage

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «montage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/montage

    لغات نزدیک montage

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    online review out of order outside line para- pedestrian zone optician phone box phone call phone case phone number piece of paper pop music power button railway station rube آگاهاننده هلو سپهر ترنم یلدا وحید آوا همتا سهیل حدیث غزل هدیه حامی فریبا مهشید