با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Mortician

mɔːrˈtɪʃn mɔːˈtɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
مقاطعه کار کفن و دفن، متصدی کفن و دفن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mortician

  1. noun undertaker
    Synonyms: embalmer, funeral director

ارجاع به لغت mortician

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mortician» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mortician

لغات نزدیک mortician

پیشنهاد بهبود معانی