فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Mother Tongue

ˈməðərˈtəŋ ˈmʌðətʌŋ

شکل جمع:

mother tongues

توضیحات:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: mother-tongue

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2

زبان‌شناسی زبان مادری، زبان اصلی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

My mother tongue is Kurdish, so I am fluent in both speaking and writing in Kurdish.

زبان مادری من کردی است؛ بنابراین هم در صحبت کردن و هم در نوشتن به کردی مسلط هستم.

Learning a new language can be challenging, especially if it is very different from your mother tongue.

یادگیری زبان جدید می‌تواند چالش برانگیز باشد؛ به‌ویژه اگر با زبان مادری شما بسیار متفاوت باشد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

When I speak in my mother-tongue, I feel a strong sense of connection to my culture and heritage.

وقتی به زبان اصلی‌ام صحبت می‌کنم، احساس ارتباط قوی با فرهنگ و میراث خود می‌کنم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mother tongue

  1. noun native language
    Synonyms:
    first language native tongue vernacular parent language native speech natal tongue

ارجاع به لغت mother tongue

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mother tongue» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/mother-tongue

لغات نزدیک mother tongue

پیشنهاد بهبود معانی