Mother Superior

American: ˈmʌðr̩suːˈpɪriər British: ˈmʌðəsuːˈpɪərɪə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

plural
(به‌طور معمول M و S بزرگ - به‌طور معمول به‌صورت عنوان به‌کار می‌رود) رئیس بنیاد مذهبی (برای مثال راهبه خانه)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد mother superior

  1. noun head nun
    Synonyms: abbess, ecclesiarch, holy mother, lady superior, prioress, reverend mother, superior, superioress

ارجاع به لغت mother superior

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «mother superior» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/mother superior

لغات نزدیک mother superior

پیشنهاد بهبود معانی