با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Prioress

ˈpraɪərɪs ˈpraɪərɪs ˈpraɪərɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    (مذهب) رئیسه‌ی دیْر، مادر روحانی، راهبه، رئیس صومعه زنان
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد prioress

  1. noun The superior of a group of nuns
    Synonyms: abbess, mother-superior

ارجاع به لغت prioress

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prioress» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prioress

لغات نزدیک prioress

پیشنهاد بهبود معانی