نقل مکان به یک آپارتمان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They're moving into a new flat next month.
آنها ماه آینده به یک آپارتمان جدید نقل مکان می کنند.
She moved into a flat closer to her work.
او به آپارتمانی نزدیکتر به محل کارش نقل مکان کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «move into a flat» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/move-into-a-flat