نقل مکان کردن به خانه ای، اسباب کشی کردن به خانه ای
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They finally moved into their new house.
آنها بالاخره به خانه جدیدشان نقل مکان کردند.
We're excited to move into a bigger house.
ما برای اسباب کشی به خانه ای بزرگتر هیجان زده هستیم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «move into a house» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/move-into-a-house