آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Nail-biting

ˈneɪlˌbaɪt̬ɪŋ ˈneɪlˌbaɪtɪŋ

معنی nail-biting | جمله با nail-biting

adjective

هیجان‌انگیز، دلهره‌آور، پراضطراب، نفس‌گیر، مهیج

It was a nail-biting wait for the exam results.

انتظار برای نتایج امتحانات واقعاً دلهره‌آور بود.

The game ended in a nail-biting penalty shootout.

بازی با ضربات پنالتی نفس‌گیری به پایان رسید.

noun uncountable

ناخن‌ جویدن، جویدن ناخن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

She tried to stop her nail-biting habit.

او سعی کرد عادت ناخن‌ جویدنش را ترک کند.

Nail-biting is a common response to stress or anxiety.

جویدن ناخن، واکنشی معمول به استرس یا اضطراب است.

noun informal

اضطراب، نگرانی، دلواپسی، تشویش، دستپاچگی، بی‌قراری

The delay in the flight caused a lot of nail-biting among the passengers.

تأخیر در پرواز باعث اضطراب زیادی در میان مسافران شد.

He tried to hide his nail-biting, but it was clear he was very anxious.

سعی می‌کرد نگرانی‌اش را پنهان کند، اما مشخص بود که خیلی مضطرب است.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت nail-biting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nail-biting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nail-biting

لغات نزدیک nail-biting

پیشنهاد بهبود معانی