فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Narrowcast

معنی‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive

(به‌ویژه تلویزیون کابلی) برای مشتریان معدودی برنامه‌پراکنی کردن

noun verb - transitive verb - intransitive

برنامه‌پراکنی محدود

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
noun verb - transitive verb - intransitive

برنامه‌ی پراکنده شده به‌طور محدود

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت narrowcast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «narrowcast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/narrowcast

لغات نزدیک narrowcast

پیشنهاد بهبود معانی