فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Narwhal

ˈnɑːrwəl ˈnɑːwəl

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

جانورشناسی ناروال (نهنگ سفید دندان‌دار قطبی)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی جانورشناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Narwhals are known as the unicorns of the sea.

ناروال‌ها به تک‌شاخ‌های دریا معروف هستند.

I can't believe I saw a narwhal!

باورم نمی‌شود که یک ناروال دیدم!

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد narwhal

  1. noun Small Arctic whale the male having a long spiral ivory tusk
    Synonyms:
    narwal Monodon monoceros

ارجاع به لغت narwhal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «narwhal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/narwhal

لغات نزدیک narwhal

پیشنهاد بهبود معانی