Neighbourliness

ˈneɪbərlinəs ˈneɪblinəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
مهربانی، پرمهری، دوست‌واری، گرمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد neighbourliness

  1. noun a disposition to be friendly and helpful to neighbors
    Synonyms:
    neighborliness good-neighborliness good-neighbourliness

ارجاع به لغت neighbourliness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «neighbourliness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/neighbourliness

لغات نزدیک neighbourliness

پیشنهاد بهبود معانی