داروسازی داروی غمزدا، داروی آرامبخش (دارویی که در گذشته برای فراموشی غمواندوه استفاده میشد)
She sought solace in nepenthe, hoping it would ease the ache of her heart.
او بهدنبال مسکنی در داروی آرامبخش بود، به این امید که درد دلش را کاهش دهد.
The apothecary crafted a potent nepenthe.
داروساز یک داروی غمزدای قوی ساخت.
تسلیبخش، آرامبخش (چیزی که غموغصه را بزداید)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The therapist recommended yoga and meditation as a nepenthe to ease her anxiety and stress.
درمانگر یوگا و مراقبه را بهعنوان یک آرامبخش برای کاهش اضطراب و استرس او توصیه کرد.
The painting was a nepenthe for the artist's troubled mind.
نقاشی کردن برای ذهن آشفتهی هنرمند، آرامبخش بود.
The sound of the rain created a nepenthe for the sleepless night.
صدای باران حس تسلیبخشی برای شب بیقراری به وجود آورد.
کلمهی Nepenthe (نپنت) واژهایست انگلیسی با ریشهای کهن در زبان یونانی باستان. این واژه از ترکیب دو بخش ne (به معنی "نه" یا "بدون") و penthos (به معنی "اندوه" یا "غم") ساخته شده و در اصل به مادهای خیالی یا دارویی اشاره دارد که موجب فراموشی غم و اندوه میشود. در فارسی، Nepenthe را میتوان بهطور ضمنی به "تسلیبخش"، "آرامبخش" ترجمه کرد.
این واژه نخستینبار در حماسهی اودیسه اثر هومر بهکار رفت، جاییکه زنی مصری، دارویی به هلن از اسپارت میدهد تا رنجهایش را فراموش کند. در آنجا، Nepenthe دارویی بود که «غمها را از دل میزدود» و توانایی داشت غصهها، زخمهای عاطفی، و خاطرات تلخ را محو کند. از همان دوران باستان، این واژه جنبهای اسطورهای و شاعرانه یافت؛ نمادی از آرزوی همیشگی بشر برای رهایی از دردهای روحی و خاطرات آزردهکننده.
در طول قرون وسطی و دورههای رنسانس و رومانتیک، Nepenthe بار دیگر در متون فلسفی، ادبی و حتی کیمیاگری مطرح شد. نویسندگان و شاعران آن را بهعنوان استعارهای برای هنر، موسیقی، شعر، عشق یا حتی شراب به کار میبردند؛ چیزهایی که میتوانند تسکیندهندهی روان باشند و انسان را از رنجهای روزمره دور کنند. در این کاربردها، Nepenthe دیگر یک مادهی دارویی فیزیکی نبود، بلکه استعارهای از "پناهگاهی موقتی از رنجهای زندگی" بهشمار میرفت.
در ادبیات مدرن نیز ردپای Nepenthe دیده میشود، از جمله در آثار نویسندگانی همچون ادگار آلن پو. او در شعرهای خود، بهویژه در شعر مشهور The Raven، از این واژه برای توصیف تمنای رهایی از اندوهی ژرف و تاریک استفاده کرده است. در این زمینه، Nepenthe نه فقط یک واژه، بلکه بیانگر حالتی روانیست: تمنای فراموشی، نیاز به آرامش، و گریز از واقعیتهای تلخ.
امروزه، گرچه واژهی Nepenthe بهندرت در گفتوگوی روزمرهی انگلیسیزبانان به کار میرود، اما هنوز در ادبیات، فلسفه، و حتی موسیقی و هنرهای تجسمی حضوری نمادین و خاص دارد. در دنیای معاصر، این واژه یادآور نیاز همیشگی بشر به پناهگاهی روانیست؛ چیزی که نهفقط غم را تسکین دهد، بلکه امید، سبکی و زندگی دوباره ببخشد. Nepenthe، تصویر شاعرانهایست از تمنای فراموشی در برابر حافظهای که گاه بیش از حد سنگین میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «nepenthe» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nepenthe