فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Neuroplasticity

ˌnʊroʊplæsˈtɪsət̬i ˌnjʊərəʊplæsˈtɪsəti

توضیحات:

همچنین می‌توان از neural plasticity و brain plasticity به‌جای neuroplasticity استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

روان‌پزشکی روان‌شناسی انعطاف‌پذیری عصبی، نوروپلاستیسیتی (توانایی تغییر و تطبیق مغز در پاسخ به تجربه، یادگیری یا آسیب)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Children’s brains have higher neuroplasticity.

مغز کودکان انعطاف‌پذیری عصبی بیشتری دارد.

Through neuroplasticity, the brain adapts to changes in the environment.

مغز ازطریق انعطاف‌پذیری عصبی خود را با تغییرات محیطی سازگار می‌کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد neuroplasticity

  1. noun the brain's ability to change and adapt by forming new neural connections throughout life
    Synonyms:
    neural plasticity brain plasticity

ارجاع به لغت neuroplasticity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «neuroplasticity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/neuroplasticity

لغات نزدیک neuroplasticity

پیشنهاد بهبود معانی