Nightwear

    ˈnaɪtwer ˈnaɪtweə
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از nightclothes به‌جای nightwear استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    پوشاک لباس‌خواب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - She bought new nightwear for the winter season.
    - او برای فصل زمستان لباس‌خواب جدیدی خرید.
    - He changed into her nightwear and started reading a book.
    - او لباس‌خواب خود را پوشید و شروع به خواندن کتاب کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد nightwear

    1. noun garments designed to be worn in bed
      Synonyms:
      sleepwear nightclothes

    ارجاع به لغت nightwear

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «nightwear» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nightwear

    لغات نزدیک nightwear

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه