همچنین میتوان از nightwear بهجای nightclothes استفاده کرد.
پوشاک لباسخواب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She put on her nightclothes and got into bed.
او لباسخوابش را پوشید و به رختخواب رفت.
He forgot to change out of his nightclothes before the video call.
او فراموش کرد که قبلاز تماس ویدئویی لباسخوابش را عوض کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «nightclothes» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nightclothes