مهم نبودن، بیاهمیت، اهمیت ندارد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
If money were no object, I would travel.
اگر پول مهم نبود، سفر میکردم.
In the pursuit of knowledge, age should be no object.
در طلب علم، سن نباید مهم باشد.
When it comes to my dreams, money is no object—I will do whatever it takes to achieve them.
وقتی حرف از رؤیاهایم وسط باشد، پول اهمیت ندارد. من برای رسیدن به آنها، هر کاری که لازم باشد انجام خواهم داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «no object» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/no-object